وضعیت تارهای صوتی حین صحبت کردن و آواز خواندن
در یکی از کتاب های راجر لاو ، مثال جالبی آمده که به این صورت است: دو تا از انگشتانتان را در حالتی که به شکل هفت درآورده اید جلوی لبانتان بگیرید و در آن فوت کنید هوا از لا به لای انگشتانتان عبور می کند. حالا انگشتانتان را ببندید و فوت کنید مسلما هوایی عبور نمیکند. اگر بیرمق و بدون توجه به بسته بودن تارهای صوتیمان صحبت کنیم هوا از لا به لای آنها عبور کرده و جدارهی داخلی شان به ارتعاش نمیرسد به همین دلیل صدایی هوادار و خفه خواهیم داشت که برای آواز و صحبت کردن ما دردسر آفرین خواهد بود و نمیتوانیم کوچکترین تسلطی روی داینامیکهای آن داشته باشیم.
متاسفانه شیوه ی بلند کردن صدا را به دلیل سالهای سال بی رمق صحبت کردن و توصیه های اخلاقی برای ساکت و مودب بودن از دست داده ایم. گمان نمیکنم بتوانیم همین لحظه به راحتی مانند یک کودک با یک صدای بلند و شفاف سر و صدا راه بیندازیم چون مدت ها است که این رفتار و هیجان در وجود ما سرکوب شده و آن را به فراموشی سپردهایم. برت منینگ در این خصوص می گوید همین لحظه این توانایی در تک تک ما وجود دارد که تمامی صداهایی را که در کودکی خود داشته ایم با همان شفافیت و بلندی ایجاد کنیم.