سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پکیج آموزش کمانچه از صفر تا صد بصورت مجازی و تصویری

ساز کمانچه تاثیر زیادی بر بقا و پیشرفت موسیقی سنتی ایرانی داشته است. همه ی موسیقی دانان و بزرگان موسیقی ایرانی معتقدند که کمانچه، پس از تار اصلی ترین ساز ملی ایران است. کمانچه با صدای خش دار و تو دماغی اش، همواره بخش مهمی از هویت موسیقی ایرانی بوده است.

این ساز هم در تک نوازی و هم در گروه نوازی جایگاه ویژه ای داشته و دارد. بعضی از بزرگان موسیقی معتقدند چنانچه در قطعه ای متشکل از سازهای مختلف ایرانی، بخش مربوط به کمانچه درست و زیبا اجرا شود، آن قطعه گوش نواز و زیبا خواهد بود و برعکس چنانچه بخش مربوط به کمانچه بد اجرا شود، کل قطعه بد و گوش خراش خواهد بود.

نوای کمانچه، چه غمگین بنوازد و چه شاد، گویی قصه گوی تاریخ سرزمین ماست و از تلخی ها و شیرینی های مردم این سرزمین می گوید. این ساز به ثبت جهانی در سازمان یونسکو رسیده است.

تاریخچه کمانچه

گفته می شود ریشه ی کمانچه، ساز رباب بوده است و در طول زمان تکامل یافته و به کمانچه تبدیل شده است. رباب در واقع به زبان عربی همان کمانچه است. در کتاب موسیقی کبیر اثر ابونصر فارابی، تصویر سازی شبیه به کمانچه وجود دارد که رباب نامیده شده است. البته این ساز فرق هایی هم با کمانچه دارد از جمله اینکه در آن زمان ساز رباب دو سیم داشته که بعدها به سه سیم تکامل یافته، و همانطور که می دانید کمانچه ی امروزی چهار سیم دارد.

روح الله خالقی نیز عقیده دارد ساز رباب ریشه ی کمانچه است و پس از تکامل در طول زمان به کمانچه ی امروزی تبدیل شده است. او در کتاب سرگذشت موسیقی ایران به این مسأله می پردازد و اشاره می کند کمانچه در دوران صفوی و پس از آن به عنوان یکی از سازهای اصلی موسیقی ایرانی جایگاه مهمی پیدا کرد.

البته ساز کمانچه سازی کهن است که در سال های دور نیز در موسیقی قومی بخش های مختلف ایران وجود داشته است. کمانچه ی ترکمنی، آذربایجانی، لری، بختیاری و کمانچه محلی کرمانجی و .... هرکدام ویژگی های خاص خود را دارند و به یکی از اقوام ایرانی مربوط می شوند.

آشنایی با ساختمان کمانچه

کمانچه یک ساز زهی - آرشه ای است که بخش های مختلف آن از جنس های مختلفی مثل چوب، فلز، پوست و استخوان تشکیل شده است. 

ساز کمانچه در حالت نشسته نواخته می شود، نوازنده درحالیکه کمانچه را به حالت عمودی در دست چپ نگه داشته است، با انگشت های همین دست روی دسته حرکت می کند و کمانه یا آرشه را به شکل افقی با دست راست، حرکت می دهد و به شکل رفت و برگشت بر روی سیم ها می کشد. 

ساز کمانچه یک پایه ی فلزی دارد که به شکل میله است و یک خار در پایین این میله قرار گرفته که روی پا یا روی زمین قرار می گیرد. چوبی که برای ساختن کمانچه استفاده می شود، معمولا چوب درخت توت یا افرا است که کهنه شده و عمل آمده است. طول کمانچه از پایین تا بالا، یعنی از پایه ی فلزی تا صراحی که بالاترین قسمت ساز و بالای سرپنجه است حدود 75 سانتی متر است.

ساختار ساز کمانچه

دایره المعارف فارسی جلد دو در مورد کمانچه اینگونه نوشته است: کمانچه؛ از سازهای زهی قدیم ایران و در واقع نوع تکامل یافته رباب است. کاسه گرد و پایه آهنی دارد و مانند تار و ویولون سیم‌های آن را با گوشی محکم و کوک می‌کنند. کمانی که با آن کمانچه را می‌نوازند کمانه نام دارد و همان است که در ویولون کلمه فرانسوی آرشه به معنی کمان کوچک جای آن را گرفته است.

قسمت های تشکیل دهنده ساز کمانچه

قسمت اصلی تشکیل دهنده ی ساز کمانچه، کاسه ی آن است که در شکل ها و چوب های مختلف ساخته می شود. کاسه های کمانچه های مختلف ممکن است در اندازه ها و با چوب هایی از جنس های مختلف ساخته شوند. 

کاسه ی کمانچه عموما به شکل کروی یا مخروطی ناقص ساخته می شود. کمانچه هایی که کاسه ی آنها به شکل مخروط ناقص است را معمولا به صورت پشت باز درست می کنند.

این مدل از کمانچه بیشتر در استان های مرکزی ایران، خصوصا لرستان رایج هستند. این نوع از کمانچه ها صدایی قوی و شفاف دارند و به دلیل اینکه کاسه ی آنها سبک وزن است برای نواختن قطعاتی که احتیاج به چرخاندن سریع کمانچه دارند آسان تر هستند.

کاسه های کروی کمانچه ها  به دو شکل ساخته می شوند، یک تکه و یا ترکه ای که از کنار هم گذاشتن ترکه ها درون قالب و خم کردن آنها ساخته می شود. نوع پشت باز کمانچه ها عموما از چوب توت یک تکه درست می شود. 

کاسه های کروی یک تکه ممکن است از چوب های مختلفی ساخته شوند، اما معمولا از چوب گردو برای ساخت آنها استفاده می شود. کاسه های کروی از کاسه های ترکه ای سنگین تر هستند و به همین دلیل چرخاندن ساز در آنها سخت تر است.

کاسه کمانچه در شهرها و استان های مختلف ایران ممکن است باهم متفاوت باشد، اما کاسه کمانچه به شکل سنتی قطری حدود بیست سانتی متر دارد. درحالیکه کاسه ی کمانچه ی ترکمن ها بسیار کوچک تر است. در کشور های دیگر نیز سازهایی شبیه به کمانچه دارند که اغلب با پوست نارگیل ساخته می شوند و قطر کاسه ی آنها کوچکتر است.

بر روی دهانه ی کمانچه یک پوست می کشند که ممکن است پوست حیوانات مختلفی از جمله گاو، آهو یا ماهی باشد.

برعکس کاسه ک به شکل های مختلفی ساخته می شود، دسته ی کمانچه معمولا به یک شکل ساخته می شود و جنس آن از چوب درخت گردو است. فرم دسته به شکل مخروطی ناقص و قطر آن از پایین به بالا کمی زیاد می شود. طول دسته ی کمانچه هم حدود 31 سانتی متر است.

امروزه کمانچه دارای 4 سیم است، اما این تعداد در گذشته سه سیم بوده است. سیم پس از عبور از روی شیطانک و دسته، از روی کاسه گذشته و به سیم گیر متصل می شوند.

 

برای نواختن کمانچه از آرشه استفاده می شود، که ابتدا به نام کمانه شناخته می شده است. آرشه در واقع چوبی به طول 60 سانتی است که به یک طرف خم شده و جنس آن از موی دم اسب است.

برعکس سازهای زهی غربی، که موی آرشه محکم روی چوب کشیده می شود، موی آرشه ی کمانچه محکم روی چوب کشیده نمی شود، خود نوازنده در هنگام نواختن ساز فشار آرشه روی سیم را تنظیم می کند.

 

صدای کمانچه به موارد مختلفی وابسته است از جمله: جنس چوب، شکل کاسه، اندازه های ساز، جنس پوست، ضخامت کاسه در نقاط مختلف، خرک، جنس سیم ها و....

نوازندگان مطرح کمانچه

از تعدادی از نوازندگان قدیمی کمانچه آثاری ضبط شده و به جا مانده است مانند باقرخان رامشگر، حسین خان اسماعیل زاده، و صفدر خان. در قرن چهاردهم شمسی، ویولن که یک ساز آرشه ای غربی محسوب میشد،  برای اولین بار وارد ایران شد و به موسیقی ایرانی راه یافت.

بعد از ظهور ویولن برای مدتی کمانچه در موسیقی ایرانی کم فروغ گشت تا زمانیکه بار دیگر به همت روح الله خالقی، علی اصغر بهاری شروع به نواختن و پراکندن نوای کمانچه کرد و با تربیت شاگردان چیره دست توانست کمانچه را به عرصه موسیقی برگرداند و به این ساز اصیل و فوق العاده رونقی دوباره ببخشد.

بنابراین از تاثیرگذارترین چهره های موسیقی بر روی ساز کمانچه می توان از علی اصغر بهاری نام برد، به حدی که تمام نوازندگان کمانچه ی امروزی به نوعی پیرو و شاگرد مکتب او هستند. 

از برچسته ترین چهره های کمانچه نوازی در ایران میتوان به استادانی چون محمدرضا لطفی و کیهان کلهر اشاره کرد. در کنار این چهره های بنام، استید چیره دست دیگی نیز به رونق و حفط ساز کمانچه کمک کرده اند که میتوان به نام های ایشان اشاره کرد: داوود گنجه‌ای، محمد مقدسی، علی اکبر شکارچی، مهدی آذرسینا، درویش‌رضا منظمی، هادی منتظری، سعید فرجپوری، اردشیر کامکار

تک نوازی کمانچه استاد کیهان کلهر

 

 منبع: سایت گوشنوازان / پکیج آموزش کمانچه از صفر تا صد بصورت مجازی و تصویری


دانلود پکیج آموزش سنتور از مبتدی تا حرفه ای بصورت مجازی و تصویری

یکی از سازهای زهی - ضربه ای یا مضرابی موسیقی ایرانی ساز سنتور است که از نظر هندسی کاملا منظم و به شکل ذوزنقه میباشد. این ساز از یک جعبه ی تشدید صدای چوبی به شکل ذوزنقه ساخته شده، بلندترین ضلع ذورنقه نزدیک نوازنده قرار میگیرد، و دو ضلع هم اندازه آن را به ضلع روبرو متصل می نمایند. جنس چوب استفاده شده در سنتورمعمولا چوب گردو یا سرو است. عموما بزرگترین ضلع، حدود 90 سانتی متر و کوتاه ترین ضلع حدود 35 سانتی متر هستند. دو ضلع مورب نیز طولی مساوی 38 سانت متر دارند. ارتفاع ساز سنتور چیزی بین 8 تا 10 سانتی متر است.

روی صفحه ی سنتور، دو سوراخ به شکل گل کنده شد اند که بغیر از افزودن زیبایی بصری به ساز، باعث تلطیف صدا و شفاف و نرم شدن آن میشوند. ساز سنتور بیشتر از چهار اکتاو محدوده ی صدادهی دارد که باعث میشود یکی از منعطف ترین سازهای ایرانی باشد. صدای شفاف و شیشه ای و قابلیت تک نوازی و هم نوازی سنتور را به سازی محبوب و دوست داشتنی تبدیل کرده است.

سنتور تعداد 72 سیم دارد که این سیم‌ها به دسته‌های چهارتایی تقسیم می‌شوند. سپس این دسته‌ها از روی یک خرک عبور کرده و هر چهار سیم، هم‌کوک می‌باشند؛ اما هر کدام به صورت کاملاً جداگانه، به گوشه‌های معینی که در سطح جانبی راست سنتور کار گذاشته شده‌است، متصل می‌گردند.

نوازندگی سنتور با دو چوب نازک با نام مضراب، انجام می‌شود. مضراب‌ها در گذشته بدون نمد بودند، ولی امروزه به مضراب‌ها نمد می‌چسبانند؛ زیرا باعث نرمتر و کم زنگ‌تر شدن آوای سنتور می‌گردد. نوازندگی این ساز علاوه بر چابکی دست‌ها، به تمرکز ذهن نیز نیاز دارد که تنها با آزمون فراوان کسب خواهد شد.

تاریخچه سنتور

سنتور که سنطور هم گفته میشود در قرن چهارم توسط موسیقیدان برچسته و فیلسوف خوش آوازه ابونصر فارابی ساخته شده است. در حکاکی های دوره های تاریخی آشوری و بابلی، شواهدی مبنی بر وجود سازی شبیه به سنتور وجود دارد. در این تصاویر افرادی نشان داده شده اند که سازی شبیه به سنتور را با طناب به گردن خود آویخته اند و با آن موسیقی مینوازند.

تصویر حکاکی قدیمی بر روی سنگ مربوط به آثار تاریخی بابل که در آن افراد مشغول نواختن سازی شبیه به سنتور با دو مضراب هستند.

تصویر بازسازی شده

نام سنتور در کتاب های قدیمی و اشعار شاعران گذشته بارها آمده است. به روشنی مشخص نیست که این ساز اولین بار در کدام کشور نواخته شده است، اما چیزی که مشخص است این حقیقت است که این ساز پیش از ظهور اسلام بین ایرانیان شناخته شده بوده است و آن را با نام "کونار" میشناختند. بعد از ظهور اسلام عبدالقادر مراغه ای سازی را معرفی کرد که شبیه سنتور بود و نام آن را "ساز" یا "طوفان" نامید. فرق "ساز" با سنتور امروزی این بود که برای هر صدا فقط یک سیم بسته میشد و برای کوک کردن هم خرک ها جابجا میشدند.

تصویر زن سنتور نواز در هشت بهشت اصفهان در سال 1669

باتوجه به شواهد به دست آمده و قدمت آثاری که وجود سنتور در ایران را تایید میکنند، گفته میشود که به احتمال زیاد سنتور از ایران با نام های مختلف وارد سایر کشورها شده است. مدل های مختلفی از سنتور با تفاوت های کم و زیاد در کشورهایی مانند هند، چین، ترکیه، مصر، عراق و جمهوری چک وجود دارند. ساز سنتور در کشور چین با نام "بان-کین"، در کشور هند با نام "سنتور"، در انگلستان با نام "باترفلای"، در کامبوج با نام "فی"، در اروپای شرقی با نام "دالسی-مر"، در آلمان و اتریش با نام "مک پر"، و در آمریکا نیز با نام "زیتر" شناخته میشود. تمام این سازها با تشابهات زیاد و تفاوت های اندک شبیه به ساز سنتور میباشند. البته ساز سنتور در کشورهای ارمنستان و گرجستان نیز شناخته شده است. 

براساس دست نوشته های قدیمی موجود، به دلیل آمد و شد های بسیار بین چین و خاورمیانه در زمان امپراتوری سلسله ی مین، ساز سنتور از راه دریا از فارس به چین رسید و در آغاز در استان کانتون و پس از آن کم کم در تمام سرزمین چین گسترش یافت. در حال حاضر سنتور پینی که به نام یان-کین شناخته میشود، ساز ملی چین محسوب میشود.

رئوف یکتا بیگ که از بزرگان موسیقی ترکیه است در روایت دیگری در دایره المعارف لاوینیاک (1922) اینگونه مینویسد: سنتور در واقع یکی از سازهای قدیمی یهود است. در دایره المعارف موسیقی لاروس گفته شده است که قوم یهود بسیار ساز سنتور را دوست داشته اند و ساز سنتور به احتمال زیاد پس از ساز قانون بوجود آمده است. این ساز پیش از قرون وسطی وارد اروپا شده و مورد توجه مردم قرار گرفته است. به این دلیل که در آغاز پیدایش مسیح هنر و موسیقی در خدمت مذهب درآمده بود، اروپائیان از ساز سنتور نیز در همین راه استفاده کرده و از تکامل  این ساز در طول تاریخ ساز پیانو بوجود آمد.

سنتور نوازان بنام و مطرح ایرانی

سنتور یکی از سازهایی است که بخاطر صدای زیبا و خاص اش، از گذشته تا به امروز همواره بین مردم محبوب بوده است، و مشتاقان زیادی را به سمت خود جلب کرده است. هرچند نواختن ساز سنتور بنظر ساده می آید و حتی افراد مبتدی هم میتوانند صدایی گوش نواز از آن بوجود بیاورند، اما نوازندگی حرفه ای سنتور، به آموزش، تمرین و پشتکار زیادی احتیاج دارد. نوازندگان سنتور زیادی در طول تاریخ این ساز را به شکل حرفه ای و با مهارت تمام نواخته اند که باعث شده است نام آنان در تاریخ نوازندگی این ساز جاودانه شود. از جمله این سنتور نوازان چیره دست میتوان به نام هایی اشاره کرد همچون: محمدصادق خان (سرورالملک)، علی اکبر خان شاهی، حبیب سماع حضور، حبیب سماعی، حسین صبا، ابوالحسن صبا، رضا ورزنده، منصور صارمی، فرامرز پایور، رضا شفیعیان، مجید کیانی، اسماعیل تهرانی، پرویز مشکاتیان، پشنگ کامکار، اردوان کامکار، سوسن دهلوی، حسین ملک و...

آشنایی با سنتور

برای شناخت یک سنتور خوب، باید ابتدا نکاتی را درباره خرید یک سنتور خوب بدانید. در ادامه مقاله، تمامیِ نکاتی را که باید درباره شناخت یک سنتور درجه یک تا درجه سه بدانید، به شما آموزش خواهیم داد.
خرید سنتور یکی از مهم ترین مراحلی است که تمام هنرآموزان در مقطع مشخصی از زندگی هنری خود، با آن مواجه شده و مطمئناً دانستن نکات و اصول مهمی که در ادامه ذکر خواهیم کرد، می تواند به شما در انتخاب یک سنتور مناسب و البته خوش صدا کمک کند.
پیش از انتخاب سنتور، باید ابتدا سبک مورد علاقه خود را بشناسید، با استاد موسیقی مشورت کرده و سپس اقدام به خرید ساز کنید. در ادامه ی مقاله، ابتدا انواع سازهای سنتور و ساختار آن‍ها را به تفصیل توضیح دادیم و سپس نکات مهمی را برای شما برشماردیم، پس در ادامه همراه ما باشید.

 انواع سنتور

ساز سنتور انواع مختلفی دارد که محبوب ترین و رایج ترین آن در ایران، سنتور سُل کوک و لاکوک است که استادان سنتور هم معمولا به شاگردان خود استفاده از همین سنتور را پیشنهاد میکنند. به غیر از این دو نوع شناخته شده، مدل های دیگری از سنتور با ابعاد کلاف و تعداد خرک های متفاوت نیز ساخته و نواخته میشوند.

سنتور های 10 خرک، 11 خرک و 12 خرک انواع دیگری از سنتور هستند که هر نوازنده ای براساس سلیقه یا تجربیات شخصی خود ممکن است از آنها استفاده کند، با استفاده از این نوع سنتور به دلیل وجود خرک های اضافی و قابلیت جابجا کردن آنها، امکان اجرای چند دستگاه تنها با یک مرحله کوک سنتور میسر میشود. منظور از سنتور 12 خرک، سنتوری است که در هرکدام از ردیف های سفید و زرد، 12 خرک و در مجموع 24 خرک دارد. کوک کردن این سنتورها با سنتورهای 9 خرک تفاوت دارد و روش مخصوص به خودش را دارد.

سنتور لا کوک به نسبت سنتر سل کوک صدای زیرتری دارد و یک پرده بالاتر از سنتور سل کوک، کوک میشود. هردو سنتور سل کوک و لا کودک از نوع سنتور 9 خرک میباشند. سنتور لاکوک بیشتر در تک نوازی و بداهه نوازی ها مورد استفاده قرار میگیرد و اخیرا بسیار رایج شده است.

اجزای ساز سنتور

بد نیست تا با هم، نگاهی به این ساز چوبی و فلزی خوش آهنگ بیاندازیم. یک سنتور به طور کلی از 9 قسمت تشکیل شده‌است که در این بخش، به معرفی تک تک این اجزا می‌پردازیم.

بدنه سنتور

بدنه سنتور از یک جعبه بزرگ چوبی تشکیل شده که آن را رزونانس می‌نامند. این قسمت که بزرگ‍ترین بخش هر سنتور را تشکیل می‌دهد معمولا از چوب گردو ساخته می‌شود و خود متشکل از بخش‌های کوچک‍تری است. خرک‌های سنتور، روی صفحه‌ی بالایی این جعبه چوبی قرار می‌گیرد. جالب است بدانید خرک‌ها می‌توانند فشاری نزدیک به 200 کیلوگرم یا بیشتر را از سوی سیم‌ها تحمل کنند.

کلاف سنتور

کلاف سنتور 4 ضلع دارد و به شکل ذوزنقه است. این کلاف ذوزنقه، محیط سنتور را شکل می‌دهد. گوشی‌های سنتور، بر روی ظلع سمت راست کلاف قرار دارند. ظلع سمت چپ کلاف، محل نصب سیم گیرها است. به ظلع جلویی سنتور که از سایر اضلاع ذوزنقه کوچکتر است، پیشانی ساز می‌گویند.

پل سنتور

پل‌های سنتور، مانند ستون‌های استوانه‌ای یک ساختمان وظیفه‌ی تحمل بار صفحه رویی سنتور را بر عهده دارند. محل قرارگیری این پل‌ها که دورن جعبه سنتور قرار دارند، در کیفیت و نوع صدای ساز بسیار موثر است.

سیم سنتور

سیم را شاید بتوان یکی از مهم‌ترین اجزا در بسیاری از سازها دانست. این جسم فلزی خوش صدا، در ساز سنتور نیز، نقش مهمی ایفا می‌کند. به طور کلی دو نوع سیم در سنتور وجود دارد که از لحاظ جنس و رنگ باهم تفاوت دارند. رنگ سیم‌های سنتور، زرد و سفید است و به ترتیب وظیفه‌ی تولید صدای بم و زیر را بر عهده دارند.

خرک

خر‌ک‌های سنتور، مهره‌های چوبی هستند که زیر سیم‌ها قرار می‌گیرند. مفتول کوچکی برای عدم تماس مهره‌های چوبی با سیم‌های سنتور در بالای خرک‌ها قرار گرفته‌است. تعداد خرک‌ها در سنتور با توجه به نوع و کاربرد ساز، متفاوت است.
گوشی سنتور
گوشی‌های سنتور، وظیفه‌ی کوک کردن سیم‌ها را برعهد دارند. شما می‌توانید این کار را مانند بسیاری از سازها با چرخاندن گوشی و تغییر در سفتی سیم‌ها انجام دهید. البته باید بدانید این وسیله‌ی فولادی با استفاده از آچار کوک حرکت کرده و ساز را کوک می‌کند.

سیم گیر

سیم گیرها، همانطور که از نامشان پیداست، مفتول‌های فلزی کوچکی هستند که وظیفه‌ی نگه داشتن سیم‌ها را بر عهده دارند.

شیطانک

شیطانک‌ها در سمت چپ و راست صفحه رویی سنتور قرار دارند و از چوب ساخته شده‌اند. درون این قطعات چوبی و باریک، مفتول‌های فلزی قرار گرفته تا از تماس مستقیم سیم‌ها با چوب جلوگیری شود.

آچار کوک

از این وسیله برای چرخاندن گوشی‌های سنتور و کوک کردن سیم‌ها استفاده می‌شود. آچار کوک‌ها معمولا T شکل هستند. البته برای کوک کردن ساز، در سطوح  می‌توان از آچار کوک روان استفاده کرد. این آچار ابعاد کوچک‍تری دارد و همانطور که از نامش پیداست، سیم‌ها را به سهولت کوک می‌کند.

مضراب

در سنتور مانند بسیاری از سازهای زهی، از وسیله‌ای برای ضربه‌زدن به سیم‌ها استفاده می‌شود. مضراب را می‌توان وسیله‌ای مانند آرشه در ویولون دانست. نوازنده با در دست داشتن این قطعه چوبی و ضربه زدن به سیم‌ها، صدا تولید می‌کند. معمولا در قسمت بالای مضراب، قطعه نمدی کوچکی چسبانده می‌شود تا صدای ملایم‌تری تولید کند. اگر قصدتان آموزش و فراگیری سنتور است یا در ابتدای راه هستید، اولین گام شما یادگیری نحوه درست گرفتن مضراب است.

مراحل آموزش سنتور

از مهمترین قسمت‌های آموزش سازهای موسیقی، آشنایی با ساختار ساز انتخابی است. هنرجو در ابتدا باید درباره ساختار فیزیکی ساز و چیدمان سیم‌ها بر روی بدنه، به طور کامل اطلاعات کافی کسب نماید و این امر بسیار مهم و ضروری است.

هم چنین نحوه صحیح نشستن هنگام نوازندگی، تأثیر مستقیمی در کیفیت نواختن نوازنده دارد. نحوه نشستن در هر ساز، به ساختار آن بستگی دارد. ساز سنتور برخلاف بسیاری از سازها، با فاصله مشخصی از بدن نوازنده قرار می‌گیرد. در این حالت آگاهی از استانداردهای نشستن صحیح مانند فاصله ساز از نوازنده و زاویه صحیح دست‌ها نسبت به ساز، برای هنرجویانی که در ابتداری کارِ آموزش سنتور هستند، بسیار ضروری است.

مراحل ابتدایی برای یادگیری ساز سنتور

  • به صدای سنتور گوش کنید. آلبومی کامل از سنتور نوازی خریداری نموده و به آن با دقت بسیار، گوش فرا دهید.
  • اگر به یادگیری سنتور علاقه مندید، باید سنتور و مضراب و آچار کوک را خریداری نمایید.
  • حتماً در تمامیِ کارها، از خریداری ساز خود گرفته تا یکایک مراحل آموزش، با استاد خود مشورت نمایید. همچنین می‌توانید کتاب "دستور سنتور استاد پایور" را خریداری کرده و مطالب مقدماتی آنرا مطالعه کنید.
  • درس اول این کتاب را مطالعه و شروع کرده و تا یک هفته، روی همین درس تمرین کنید.
  • درس دوم را، از هفته دوم شروع وکرده و تمرین نمایید.
  • درس 1 از دروس ابتدایی سنتور را بخوانید. این درس، به شناخت بهتر نت‌های سنتور شما، کمک شایانی خواهد کرد. همچنین خلاصه‌ای از رئوس مطالب کتاب‌های مختلف می‌باشد که در این درس گرد آوری و تألیف شده است.

مضراب‌ها در سنتور

مضراب سنتور از جنس چوب می‌باشد. با دقت در مضراب سنتور، متوجه ناحیه حلقه‌ای روی آن خواهید شد. این قسمت محل قرارگیری انگشتان است و به بهتر نگه داشتن مضراب در دست کمک می‌کند. معمولاً از نمد در قسمت جلوییِ مضراب استفاده می‌شود، زیرا نمد موجب نرم شدن و شفافیت صدا خواهد شد.

بعد از آشنایی مقدماتی با نحوه صحیح نشستن و ساختار کلی مضراب‌ها، باید نحوه درست به دست گرفتن مضراب‌ها و روش صحیح مضراب زنی را به هنرجویان عزیز و علاقمند، آموزش داد، زیرا این موارد، شالوده‌های اصلی نوازندگی هستند.

آموزش نت خوانی و نواختن نت‌ها

یادگیری نت خوانی در موسیقی، همانند یادگرفتن حروف الفبا در زبان فارسی است. آموزش صحیح و استاندارد نت خوانی و ریتم، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و هنرجو را برای رسیدن به هدف نهایی (نواختن ساز) آماده می‌کند.

این مرحله، از مهمترین مراحل آموزش در هر نوع سازی است. در این مرحله است که هنرجو با دنیای موسیقی آشنا می‌شود و درک درست و صحیحی از ساختار ریتم و فواصل نت‌ها در موسیقی پیدا می‌کند. این مرحله‌ی مهم و حیاتی، به صبر و اشتیاق بالای هنر جو نیاز دارد.

یادگیری سنتور و اجرای قطعات موسیقی

شیرین‌ترین بخش آموزش سنتور، اجرای قطعات موسیقی توسط ساز است. پس از آموختن ساختارهای مورد نیاز، اکنون هنرجو برای اجرای قطعات موسیقی ساده، آماده است. در آموزش سازهای ایرانی، اولویت شروع، در نواختن قطعات با دستگاه‌ها و تم‌های ایرانی است. ولی این بستگی به استاد دارد تا با توجه به روحیات و تشخیص سطح هنرجو، قطعات موسیقی را برای وی انتخاب کند.

انتخاب صحیح و مناسب قطعات برای هنرجویان، تأثیر زیادی در ایجاد انگیزه و اشتیاق آنها در نوازندگی خواهد داشت و این یکی از تخصصی‌ترین قسمت‌های آموزش سنتور به روش اصولی است. استادان بزرگ و زبردست با داشتن سال‌ها تجربه و روبرو شدن با شاگردان و همراه با روحیات مختلف، بیشترین تأثیر را در تشویق هنرجویان به یادگیری سنتور و در نهایت لذت بردن از ساز خواهند داشت.

آموزش سنتور مقدماتی

اگر شما در حال مطالعه این مطلب هستید احتمالا دنبال آموزش مقدماتی سنتور هستید. در این ایام کرونا، مشکل حضور در کلاس اول معضل یادگیری این ساز است. به همین دلیل پیشنهاد می کنیم دوره های آنلاین خنیاگر را از طریق این وب سایت دنبال نمائید.

خنیاگر با پشتوانه تجربه استاد سعید ثابت، تیم کارگردانی، فیلم برداری و تدوین توانسته ویدئوهای بی نظیر این حوزه را برای شما عزیزان تدوین و تولید کند.

برای کسب اطلاعات بیشتر پیشنهاد می کنیم به صفحه آموزش سنتور خنیاگر مراجعه نمائید.

منبع: سایت گوشنوازان / دانلود پکیج آموزش سنتور از مبتدی تا حرفه ای بصورت مجازی و تصویری


دانلود پکیج آموزش تنبک نوازی مبتدی بصورت تصویری و آنلاین

ساز تنبک یا تمبک، دمبک، دندونک یا ضرب از قدیمی ترین سازهای کوبه ای ایرانی است. از دیدگاه ساز شناسی، تمبک که سازی پوستی است، در دسته بندی طبل های جام شکل قرار می گیرد. سازهایی مثل داربوکا که متعلق به کشورهای عربی و ترکیه است و ساز زیربغلی افغانستان، از دیگر سازهای این دسته بندی هستند. 

اخیرا تنبک توانسته پیشرفت قابل قبولی در موسیقی ایرانی داشته باشد، تا حدی که به عنوان ساز تکنواز و مستقل نیز مورد استفاده و مقبولیت قرار می گیرد.

تاریخچه ساز تنبک

درباره ی نام ساز تنبک هنوز نظری واحد وجود ندارد، بهمن رجبی در کتاب "تنبک و نگرشی به ریتم از زوایای مختلف" بیان می کند که نام اصلی این ساز از ابتدا تنبک بوده است و در گفتار، حرف "ن" ساکن، به "م" تبدیل شده است، مانند کلمه ی شنبه که در گفتار روزمره "شمبه" تلفظ می شود. و عده ای دیگر بر این باورند که کلمه ی تنبک معنای درست و منطقی ای ندارد و اشتباها بین مردم جا افتاده است.

از طرفی دیگر تنبک نوازی تکنیک هایی به اسم "تم"، "بک"، "پلنگ" و "ریز" دارد که نام تمبک را معنادار و منطقی می سازد. کلمه ی tambourine در زبان های اروپایی برای ساز تمبک به کار رفته می شود که ریشه ی آن به کلمه ی تنبور پهلوی بازمی گردد.

تاریخ تنبک که در زبان پهلوی به نام دمبلک شناخته می شده به قبل از اسلام نیز می رسد. دکتر معین معتقد است که نام دمبک نیز تغییر یافته ی همین نام است.

از بین سازهای کوبه ای، تنها تمبک است با ده انگشت نواخته می شود. سازهای کوبه ای قدیمی ترین سازهای موجود در تمدن بشری هستند، این سازها در ابتدا ابزاری برای ترساندن و دور کردن حیوانات وحشی، و یا وسیله ای برای برقراری ارتباط و پیام رسانی به یکدیگر بوده اند.

اجزای سازنده ی تنبک

تنبک از جنس چوب درخت های توت، کاج، گردو، زبان گنجشک و...، و به صورت یک تکه ساخته میشود. پوستی هم که بر دهانه ی تمبک کشیده می شود، می تواند پوست انواع حیوانات از جمله گوسفند، گوساله، بز یا شتر باشد. البته در قدیم بدنه ی تنبک را علاوه بر چوب از جنس سفال و یا فلز نیز می ساختند، اما امروزه از چوب برای ساختن آن استفاده می شود.

وقتی که سازنده نوع چوب مورد نظر خود را انتخاب کرد، در ابتدا باید پوست آن را کنده و آن را به فرم مورد نظر برای تنبک در بیاورد. زمانی که شکل دهی انجام شد، چوب را برای مدت چهار ماه در محلی مخصوص قرار داده و به آن دست نمی زند. پس از گذشتن چهار ماه، ساز را برای زمانی حدود یکسال در هوای آزاد قرار می دهند، پس از گذشت این مدت، سرانجام تنبک برای کشیدن پوست بر روی آن آماده است.

بعضی از سازندگان تنبک نیز، برای زیبایی بیشتر، بر روی بدنه ی تنبک خراطی یا خاتم کاری انجام می دهند، که طبیعتا باعث افزایش قیمت ساز نیز می شود. از مشهورترین سازندگان تنبک میتوان به محبی، همتی، خراشادی و … اشاره کرد.

این ساز از دو بخش کلی به شکل استوانه تشکیل شده است، قسمت اول که در هنگام نواختن بالا قرار می گیرد، روی سطح آن پوست کشیده شده و قطر آن بین 25 تا 30 سانتی متر است. طول این قسمت نیز 45 سانت است و از پایین به بخش دوم متصل می شود. بخش دوم یک استوانه با قطر کمتر است که در پایین کمی گشادتر میشود، تو خالی است و روی آن پوست کشیده نمی شود.

تمبک از بخش های مختلفی تشکیل شده است از جمله:

  • دهانه کوچک (کالیبر)
  • دهانه بزرگ
  • نفیر (گلویی)
  • بدنه
  • پوست

نحوه ی نواختن تنبک

برای نواختن تنبک، نوازنده می نشیند و ساز را به صورت افقی روی ران خود قرار میدهد، به شکلی که دست هایش کنار دهانه ی بزرگ قرار بگیرد. سپس دست چپش را بالا و دست راستش را سمت راست تنبک قرار می دهد، نوازنده برای نواختن تنبک از انگشتان، نرمه و کف دست خود استفاده می کند و بر بخش های مختلفی از ساز مثل مرکز، میان و کنار ضربه می زند.

بنابراین وسیله ی نواختن تنبک، انگشتان نوازنده است و به همین دلیل نوازنده میتواند ریزه کاری های بسیار و شیرین کاری های طریفی در نوازندگی خود ایجاد کند که باعث می شود تکنوازی تنبک بسیار جالب و مورد توجه قرار بگیرد.

نتهای استفاده شده برای نواختن تنبک، مانند سایر سازها، نت های معمول دو، رِ، می، فا، سل، لا، و سی نیستند، بلکه نت هایی قراردادی برای خود تمبک هستند و اشکالی مخصوص به خود دارند.

این ساز در سایزهای مختلف، برای سنین مختلف وجود دارد، زیرا برای نگه داشتن و نواختن ساز تنبک باید ابعاد آن، با جثه ی نوازنده متناسب باشد.

جالب است بدانید که نقش تنبک در موسیقی سنتی ایرانی، تنها همراهی با ساز و آواز، و یا نگهداشتن ضرب موسیقی نیست، به همین دلیل گروه تنبک نوازان که با ابتکار حسین تهرانی و بقیه ی همکارانش تشکیل شده در طول 25 سال گذشته اجراهای متفاوتی با تنبک داشته اند و قطعات مختلفی را اجرا کرده اند.

مشهورترین تنبک نوازان ایران

از نوازندگان قدیمی تنبک حاجی رضا خان ضرب گیر، رضاقلی خان نوروزی، ابوالحسن صبا، عیسی آقاباشی، مسعودخان، مهدی قیاسی، شعبان خان، عبدالله دوامی و رضا روانبخش بنام ترین چهره های تنبک نوازی هستند.

همچنین در سال های اخیر و در دوران معاصر نیز تنبک نوازان چیره دست و بنامی پا به عرصه ی موسیقی گذاشته اند که برخی از آنان را در زیر معرفی میکنیم:

  • حسین تهرانی
  • جهانگیر ملک
  • امیر ناصر افتتاح
  • بهمن رجبی
  • ناصر فرهنگ فر
  • محمد اسماعیلی
  • مرتضی اعیان
  • داریوش رفیعی
  • امیر بیداریان نژاد
  • ملوک ضرابی
  • جمشید محبی
  • داریوش زرگری
  • نوید افقه
  • همایون شجریان
  • پژمان حدادی
  • محسن کثیرالسفر

معرفی تکنیک‌های نواختن تنبک

اساس یادگیری تنبک نوازی تنکیک های تنبک است، یادگیری این تکنیک‌ها برای نوآموزان در یک تا دو ماه اول مشکل است، به همین دلیل ما در این بخش از توضیحات تلاش کردیم که تکنیک‌های تنبک نوازی را به زبانی ساده به شما آموزش دهیم.
تنبک که به آن تمبک، دمبک، دندانک و ضرب هم می‌گویند، یکی از سازهای کوبه‌ای است که در گروه طبل‌های جام شکل قرار می‌گیرد.، دربوکا نوعی ساز عربی است که تنبک به لحاظ شکل به آن شبیه است اما از نظر صدا با آن تفاوت‌های بسیار دارد، امروزه بوکا در غرب بسیار پرطرفدار شده و آن را دوست دارند، اما تنبک که سازی مشابه آن است به دلیل تبلیغات کم ما، در غرب بسیار کمرنگ و کمتر شناخته شده است و ما در مقایسه با ساز دربوکا برای این ساز ملی تنها چیزی که به ارمغان آوردیم کم کاری است.
به دلیل کوشش اشخاصی همچون حسین تهرانی ساز تنبک در عصر ما پیشرفت بسزایی داشته و به ضرس قاطع می‌توان گفت که تنبک از لحاظ تکنیک نوازندگی عضوی از گروه کامل‌ترین سازهای کوبه‌ای ممبرانوفون قرار دارد.
تنوع تکنیک نوازندگی بدون نگاهی قاعده مند و اصولی که شامل صفت‌های مشترک و غیر مشترک این تکنیک است قابل بررسی نیست، نتیجه‌ای که از این دیدگاه قاعده مند و اصولی حاصل شد در حقیقت هنر مرتب نمودن تکنیک‌ها است، هر تکنیک در جای مخصوص خودش قرار گرفت و رابطه ساختاری-تکاملی تکنیک‌ها با هم معلوم شد و تکنیک‌های جدیدی نیز کشف شد، در این مقاله سعی کردیم نگاهی کوتاه به مفاهیم اولیه تفکر سیستماتیک و اصول طبقه بندی داشته باشیم تا بتوانیم از این آگاهی برای رده بندی تکنیک‌های تنبک نوازی بهره مند شویم.

تعاریف اولیه در طبقه بندی

در این قسمت به بیان اصول اولیه و تعاریفی که به آن‌ها در بحث طبقه بندی نیاز پیدا می‌کنیم پرداختیم، این اصول در طبقه بندی زیستی نیز کاربرد بسیاری دارند و ما آن‌ها را با تکنیک‌های تنبک تلفیق کردیم و نوعی طبقه بندی را ساختیم.
تاکسونومی (taxonomy): واژه Taxonomy مرکب از دو کلمه taxis به معنای ترتیب و nomos به معنای قانون تشکیل شده است. تاکسونومی عبارت از تئوری و اجرای طبقه بندی موجودات زنده و اشیا می‌باشد. با استفاده از این روش، محل خاص هر گونه یا هر گروه بالاتر از صنف گونه را می‌توان مشخص نمود.
صنف: شیئی که می‌خواهیم رده بندی کنیم در چارچوبی انتزاعی قرار می‌گیرد به نام صنف که هر صنف یا طبقه، صفاتی که با طبقه‌های بالا و پایین خود اشتراک دارند را داراست، در این حالت نوعی رابطه پدید می‌آید که اختصاصاً به آن رابطه والد-فرزند می گویند.
از دید ریاضی ساختار طبقه بندی شده نوعی نمودار است که اصطلاحاً آن را نمودار شاخه برگ می‌نامند و از ریشه (Root یا Node) نقطه‌ای است که دارای صفت مشترک در تمام شاخه‌ها و طبقه‌هاست.

  • تاکسون: به محتوای هر صنف که از نقطه نظر سیستماتیک، دارای ارزش طبقه بندی باشند، گفته می‌شود.
  • صفت شاخص یا تاکسونومیک: برای جدا کردن یک گونه از گونه‌ای دیگر، از صفات و ویژگی‌هایی استفاده می‌شود که صفت تاکسونومیک نامیده می‌شود، در واقع صفت یا صفاتی هستند که براساس آن‌ها دو گروه جانوری که به هم نزدیک بوده و باهم شباهت دارند از یکدیگر متمایز می‌گردند، به طور کلی دو نوع صفت وجود دارد، صفات قابل اعتماد مثل تعداد مهره‌های بدن و صفات غیر قابل اعتماد مانند رنگ.
  • توصیف: بررسی صفت‌ها و مشخصات یک تاکسون را توصیف می گویند.
  • نام گذاری: دلیل نامگذاری، معرفی تاکسون ها و صنف آن‌ها است که مهمترین ویژگی در انتخاب نام تاکسون ها صفات مشترکشان می‌باشد معمولاً با توجه به صفات شاخص صنوف مختلف نام گذاری انجام می‌شود. درنام گذاری حداقل از دو کلمه و یا بیشتر استفاده می‌گردد. نقش کلمات بعدی در نام گذاری مشخص ساختن صفات و ویژگی‌های اولین صنف نام گذاری می‌باشد که در نهایت وضوح و یک ادبیات مشترک و به وجود آمدن یک دستی برای نامیدن تاکسون ها را باعث می‌شود. در نام گذاری، نام افراد، مکان‌ها و نام‌های دیگری نیز کاربرد دارند.

اصول تاکسونومی در بررسی تکنیک‌های تنبک چه کاربردی دارند؟

اولین کاربرد تاکسونومی در اصول تمبک شناسی جدا سازی صفات مشترک و غیر مشترک تکنیک‌های نوازنگی است. در ادامه که هر تکنیک در طبقه خود جای می‌گیرد رابطه ساختاری- تکاملی تکنیک‌ها نیز با یکدیگر مشخص می‌شود. در نهایت نیز کشف تکنیک‌های جدید با توجه یه این طبقه بندی و رابطه ساختاری - تکاملی انجام می‌شود. اولین قدم در ساز تمبک دستیابی به تعریفی اصولی و دقیق از تمبک در نوازندگی تمبک است. تکنیک در عوام به معنی توالی فعالیت‌ها جهت انجام یک کار به صورت دقیق می‌باشد اما در اینجا تکنیک به معنای شیوه‌های انگشت گذاری ساز است که در تمبک نیز مانند سایر سازها این شیوه از مهمترین و کاربردی‌ترین اصول اولیه یادگیری می‌باشند.
عبارت زیر می‌تواند مفهوم تکنیک در تنبک نوازی را به طور شفاف‌تری بیان کند:
استفاده بخش‌هایی از یک دست یا هردو دست، به طور مثال استفاده از بخش‌های مختلف یک یا چند انگشت یا کف دست و غیره... به حالتی متصل شده به هم یا از هم منفصل، یا حتی استفاده کردن از ابزارهایی که با دست متفاوت هستند، اما نیروی خود را از بخش‌های خاصی از دست همچون مچ دریافت کرده و تولید صدا نماید، این تولید صدا از طریق مالش، ضربه زدن و یا هر روش دیگری بر روی پوست، چوب یا اشیاء مولد صوت که به بدنه ساز متصل شده ایجاد می‌شود؛ بنابراین در بحث بررسی یک تکنیک باید 4 نوع مشخصه را مد نظر قرار داد:

  • نحوه تولید صدا
  • شکل تکنیک
  • حرکت در تکنین
  • مشخصات صوتی

هرکدام از این 4 مورد به خودی خود می‌توانند طبقه‌های متفاوت که برای تاکسونومی تکنیک‌های تنبک نیازمند هستند را تعریف کنند.

طبقه بندی تکنیک‌های تنبک نوازی

طبقه بندی و تکنیک‌های تنبک نوازی را تاکسونومی تکنیک‌های تنبک می‌نامند، برپایه توصیف صفات مشترکی که بین تاکسون ها یا تکنیک‌ها وجود دارد شکل گرفته‌اند و هرکدام را در طبقه یا صنف‌های مربوط به خود قرار خواهد داد و نتیجه‌ای که از این تاکسونومی حاصل می‌شود رده بندی شدن تکنیک‌هاست.
تاکسون: تکنیک‌هایی که برای بررسی کردن لحاظ می‌شوند در واقع همان تاکسون یا واحد طبقه بندی هستند.
صنف: همان طور که پیش‌تر ذکر کردیم صنف چارچوبی انتزاعی است که در باب طبقه بندی تکنیک‌های تنبک نوازی، تاکسون مورد بررسی در آن قرار می‌گیرد. هر طبقه یا صنف تکنیک با طبقات بالا و پایین خود دارای صفاتی مشترک است.

صنف‌های تاکسونومیک برجسته در تکنیک‌های تنبک نوازی

صفت برجسته یا تاکسونومیک تکنیک‌های تنبک، به ویژگی یا صفتی گفته می‌شود که برای جدا کردن و مشخص نمودن یک تکنیک از تکنیک دیگر بکار می‌رود و عبارت است از صفت یا صفاتی که با توجه به آن‌ها دو گروه که از نظر تکنیکی به هم شباهت یا باهم تفاوت دارند از هم متمایز می‌شوند، در این راستا به طور کلی دو نوع صفت وجود دارد؛ اولی صفات قابل اعتماد هستند مثل تعداد انگشتانی که بکار می‌بریم یا نحوه ارتباط انگشتان با یکدیگر و ...، به طور کلی هر 4 نوع صفتی که در بالا به آن‌ها اشاره کردیم از نوع صفات قابل اعتماد هستند، صفاتی مثل شدت و ضعف ضربه‌ها از نوع صفات غیر قابل اعتماد هستند.

نحوه تولید صدا به چه صورت است؟

نحوه تولید صدا به چگونگی اجرای تکنیک و نیز تولید صدا ارتباط دارد، در تنبک نوازی می‌توان شکل‌های مختلفی از اجرا را تشخیص و از هم تفکیک داد:
ضربه زدن: انوع ضربه زدن وجود دارد، ضربه به بدنه یا بخش‌های مکمل صدا دهی، ضربه مانند اجرای پلنگ و تم بر روی پوست و یا حتی ضربه زدن روی بخشی که دست روی پوست تنبک قرار دارد. ضربه زدن به دو حالت مستقیم و غیر مستقیم قابل اجراست:

  • مستقیم: مثل ضربه دست یا ضربه انگشتر یا هر شئ دیگری که به واسطه دست انجام می‌شود.
  • غیر مستقیم: یک سیم را فرض کنید که بر پشت پوست تعبیه شده که به هنگام نواختن مرتعش می‌شود، این سیم به پوست ضربه زده و تولید صدا می‌نماید.
  • مالش دادن: مالش پوست و لبه ناخن دست یا هر شئ دیگری به صورت دایره‌ای در یک امتداد برروی پوست تولید صدا می‌کند، حالت خاصی از مالش دادن انگشت یا کوبه با سر پلاستیکی بر روی پوست تولید صدایی می‌کند که شبیه به ناله گوزن است و Moose call نام دارد.
  • خراش دادن: خراش دادن پوست و چوب بدنه توسط ناخن یا هر شئ دیگری نیز می‌تواند تولید صدا کند.

شکل تکنیک

از جمله مواردی که کمک چشم گیری در رده بندی و تعیین طبقه می‌کند، بررسی شکل و آناتومی اندام اجرا کننده تکنیک است، که در این باره مواردی را که گفته می‌شود باید در نظر بگیرید:

  • کدام بخش از انگشت یا دست برای اجرای تکنیک بکار می‌رود؟
  • آیا برای اجرای تکنیک از شئ خاصی استفاده کردید؟
  • شئ یا بخش اجرا کننده تنبک چگونه است؟
  • اگر برای اجرای یک تکنیک تعداد اعضای بخش مجری بیشتر از یکی است، ارتباطی که بین این اعضا وجود دارد به هم متصل است یا منفصل؟

در ادامه بحث به تشریح درخصوص شکل تکنیک خواهیم پرداخت.

حرکت در تکنیک

تنبک نوازی فعالیتی کاملاً فیزیکی است که در آن از عضلات، استخوان‌ها و مفاصل و نیز سایر اندام‌های دست به عنوان مولد حرکات لازم برای نوازندگی و از مفاصل مچ دست و انگشت‌ها به عنوان اهرم‌هایی برای انتقال نیروی لازم برای حرکت دست و انگشتان نقش ایفا می می‌کنند.
با نگاهی ساده به اندام‌های مولد حرکت امکان توصیف این تکنیک‌ها بر اساس چند مؤلفه به وجود می‌آید:

  1. عامل مولد حرکت: منظور آن بخش از دست است که با تولید و انتقال نیرو موجب حرکت نمودن اندام جدا کننده تکنیک می‌شود.
  2. حرکت ناشی از مچ: کف دست به تبع حرکت مچ دست و انتقال نیرو حرکت کرده و در نتیجه دست یا بخش‌هایی از انگشتان با ساز تماس حاصل می‌کنند. مانند اجرایتم یا بک که در آن حرکت مچ موجب پرتاب دست یا انگشتان می‌شود.
  3. حرکت ناشی از مفصل انتهایی آخرین بند انگشت: در این نوع حرکت ضربه‌ای که به پوست زده می‌شود ناشی از حرکت مفصل بین انگشت و کف دست و انتقال نیرو بوده و مچ و سایر اندام‌های فوقانی دست ثابت است.
  4. حرکت ناشی از تلنگر: اگر بخشی از یک انگشت (به طور مثال نیم بند از آن) بر بخشی از یک انگشت یا کف دست قرار بگیرد؛ در نتیجه لغزانده شدن و اصطکاک ناشی از آن به شدت رها شود تلنگر به وجود می‌آید.
  5. حرکت ناشی از آرنج: دسته‌ای دیگر از تکنیک‌ها به ویژه در نوعی از تکنیک مالشی، یر اثر حرکتی که از آرنج دست ناشی می‌شود، اجرا می‌شوند.
  6. وضعیت دست مولد حرکت: بسته به تکیه دست مولد حرکت به ساز یا آزاد بودن آن، دو نوع تقسیم بندی برای اجرای تکنیک می‌توان بیان کرد:
  7. اجرای تکنیک با حرکت آزاد دست: وقتی می گوییم حرکت آزاد دست منظور این است که؛ در آن دست به ساز تکیه نداشته و آزاد است، مثل اجرایتم یا بک دست آزاد یا پایین.
  8. اجرای تکنیک با حرکت غیر آزاد: در این حالت بخشی از دست به ساز تکیه دارد؛ برای مثال اجرای تکنیک‌های گرفته توسط دستی که به روشی به پوست متکی است، اجرا با دستی که روی تنبک قرار دارد یا دست بالا، اجرا با دست پایین یا آزاد، به صورتی که به ساز متکی باشد.

ویژگی‌های صوتی

صدادهی تکنیک‌های تنبک علاوه بر اینکه به شیوه تولید صدا بستگی دارد، به دلیل دارا بودن ویژگی‌های آکوستیک ساز و بخش‌های مجری، دارای ویژگی‌های خاصی می‌باشد؛ در ادامه به طور اجمالی بخشی از مشخصات صوتی تنبک بیان می‌شود:

  • صدادهی تکنیک‌های تنبک از قاعدهای پوسته مرتعش و ارتعاشاتی که از محفظه داخلی تنبک ایجاد می‌شود؛ تبعیت می‌کند، محفظه داخلی تنبک نقش اساسی در تغییر ساختار ارتعاش پوست دارد.
  • تمامی شکل‌های ارتعاش که در هنگام شروع انرژی بالایی دارند و سریعاً محو و ناپدید می‌شوند، نقش بسزایی در ساختار صدای ضربه تکنیک‌ها و نیز در رنگ بم که در ابتدای صدای آن‌هاست دارند.
  • طیف صدایی که از اجرای تکنیک حاصل می‌شود، از یک بخش صوتی متراکم در ساختار صداهای فرعی شروع شده و به آرامش صوتی ختم می‌شود، وقتی می گوییم آرامش صوتی در واقع منظورمان این است که تنها چند صدای فرعی در پایان صدای تکنیک باقی بماند.

در شکل زیر موج و طیف صدایی که از اجرای پلنگ ایجاد شده را در لبه تنبک مشاهده می‌کنید، در این تصویر می‌توانید بخش‌هایی که تراکم زیاد و آرام صوتی را کاملاً شناسایی کنید.

  • هرچه که بخش اجرا کننده تکنیک سخت‌تر باشد، رنگ صدایی که ایجاد می‌شود که دلیل آن حضور پر انرژی ترصداهای فرعی با فرکانس بالا در صدای ضربه و به طور کلی صدای تکنیک زیرتر می‌باشد و در مقایسه صدای تکنیک‌های ناخنی که در یک منطقه خاص وجود دارند با صدای سایر تکنیک‌ها در همان منطقه می‌توان این پدیده را مشاهده نمود.
  • صدای ضربه به عنوان بخشی که آغاز کننده صدا است، شامل اصوات فرعی قوی و پرانرژی با طول زمانی ارتعاشی کوتاهی هستند، بنابراین تشخیص صدای ضربه ناشی از جنس بخش مجری با تفکیک صوتی مهم است و نباید این دو را باهم اشتباه گرفت.
  • هرچه حد و اندازه سطح بخش مجری و به تبعیت از آن اندازه سطح ضربه خورنده پوست بیشتر باشد، رنگ صدایی که حاصل می‌شود به طور نسبی بم‌تر است و این پدیده زمانی که تکنیک‌ها در یک ناحیه ثابت در حال اجرا هستند نیز مشاهده می‌شود.
  • ارتعاش پوست تنبک غیر خطی است و به همین دلیل وقتی شدت ضربه‌ها زیاد می‌شود، اصوات فرعی زیرتر و به طور نسبی برتری پیدا می‌کنند.
  • نقش شکل‌های ارتعاش یا اصوات فرعی هرچه که از مرکز پوست به سمت لبه ساز حرکت می‌کنیم کمتر می‌شود ولی بر تراکم و اهمیتی که نقش شکل‌ها در ارتعاش زیر قرار دارند افزوده می‌شود، مثلاً در یک تکنیک مثل تکنیکتم ناحیه میانه، که دارای میرایی سریع هستند، از اهمیت خاصی برخوردارند.

شکل زیر تغییرات انرژی اصوات فرعی را در تکنیک‌های مختلف نشان می‌دهد، درجات روشن نشان دهنده این است که انرژی اصوات فرعی حضور کم رنگی در آن تکنیک دارند.

پی نوشت

اصطلاحات دست پایین و بالا برای دست آزاد یا روی تنبک را برای اولین بار نوازنده تنبک سیاوش اکبری در سال 1378 در کتاب آموزش خود بکار برده است.
وضعیت دست مولد حرکت: بسته به تکیه دست مولد حرکت به ساز یا آزاد بودن آن، دو نوع تقسیم بندی برای اجرای تکنیک می‌توان بیان کرد:
اجرای تکنیک با حرکت آزاد دست: وقتی می گوییم حرکت آزاد دست منظور این است که در آن دست به ساز تکیه نداشته و آزاد است، مثل اجرایتم یا بک دست آزاد یا پایین.
اجرای تکنیک با حرکت غیر آزاد: در این حالت بخشی از دست به ساز تکیه دارد؛ برای مثال اجرای تکنیک‌های گرفته توسط دستی که به روشی به پوست متکی است، اجرا با دستی که روی تنبک قرار دارد یا دست بالا، اجرا با دست پایین یا آزاد، به صورتی که به ساز متکی باشد.

ویژگی‌های صوتی

صدادهی تکنیک‌های تنبک علاوه بر اینکه به شیوه تولید صدا بستگی دارد، به دلیل دارا بودن ویژگی‌های آکوستیک ساز و بخش‌های مجری، دارای ویژگی‌های خاصی می‌باشد؛ در ادامه به طور اجمالی بخشی از مشخصات صوتی تنبک بیان می‌شود:
آن تکنیک دارند.

  • صدادهی تکنیک‌های تنبک از قاعدهای پوسته مرتعش و ارتعاشاتی که از محفظه داخلی تنبک ایجاد می‌شود؛ تبعیت می‌کند، محفظه داخلی تنبک نقش اساسی در تغییر ساختار ارتعاش پوست دارد.
  • تمامی شکل‌های ارتعاش که در هنگام شروع انرژی بالایی دارند و سریعاً محو و ناپدید می‌شوند، نقش بسزایی در ساختار صدای ضربه تکنیک‌ها و نیز در رنگ بم که در ابتدای صدای آن‌هاست دارند
  • طیف صدایی که از اجرای تکنیک حاصل می‌شود، از یک بخش صوتی متراکم در ساختار صداهای فرعی شروع شده و به آرامش صوتی ختم می‌شود، وقتی می گوییم آرامش صوتی در واقع منظورمان این است که تنها چند صدای فرعی در پایان صدای تکنیک باقی بماند.
  • در شکل زیر موج و طیف صدایی که از اجرای پلنگ ایجاد شده را در لبه تنبک مشاهده می‌کنید، در این تصویر می‌توانید بخش‌هایی که تراکم زیاد و آرام صوتی را کاملاً شناسایی کنید.

  • هرچه که بخش اجرا کننده تکنیک سخت‌تر باشد، رنگ صدایی که ایجاد می‌شود به دلیل حضور پر انرژی تری که صداهای فرعی با فرکانس بالا در صدای ضربه و به طور کلی صدای تکنیک زیرتر می‌باشد و در مقایسه صدای تکنیک‌های ناخنی که در یک منطقه خاص وجود دارند با صدای سایر تکنیک‌ها در همان منطقه می‌توان این پدیده را مشاهده نمود.
  • صدای ضربه به عنوان بخشی که آغاز کننده صدا است، شامل اصوات فرعی قوی و پرانرژی با طول زمانی ارتعاشی کوتاهی هستند، بنابراین تشخیص صدای ضربه ناشی از جنس بخش مجری با تفکیک صوتی مهم است و نباید این دو را باهم اشتباه گرفت.
  • هرچه حد و اندازه سطح بخش مجری و تبعیت از آن اندازه سطح ضربه خورنده پوست بیشتر باشد، رنگ صدایی که حاصل می‌شود به طور نسبی بم‌تر است و این پدیده زمانی که تکنیک‌ها در یک ناحیه ثابت در حال اجرا هستند نیز مشاهده می‌شود.
  • ارتعاش پوست تنبک غیر خطی است و به همین دلیل وقتی شدت ضربه‌ها زیاد می‌شود، اصوات فرعی زیرتر به طور نسبی برتری پیدا می‌کنند.
  • نقش شکل‌های ارتعاش یا اصوات فرعی هرچه که از مرکز پوست به سمت لبه ساز حرکت می‌کنیم کمتر می‌شود ولی برتراکم و اهمیتی که نقش شکل‌ها در ارتعاش زیر قرار دارند افزوده می‌شود، مثلاً در یک تکنیک مثل تکنیکتم ناحیه میانه، که دارای میرایی سریع هستند، از اهمیت خاصی برخوردارند.
  • شکل زیر تغییرات انرژی اصوات فرعی را در تکنیک‌های مختلف نشان می‌دهد، درجات روشن نشان دهنده این است که انرژی اصوات فرعی حضور کم رنگی در

لیستی از تکنیک‌های تنبک

  • بک مثبت= اجرای این تکنیم با دو بند انگشت دوم دست راست در ناحیه مرکزی تنبک انجام شده و حرکت دست از ساعد انجام می‌شود.
  • بک منفی= اجرای این تکنیک با بند اول انگشت دوم دست راست در ناحیه کناری تنبک انجام شده و حرکت دست از ساعد انجام می‌شود.
  • با سر دادن انگشت شصت برروی ساز اجرای مثبت به منفی انجام خواهد شد.
  • مثبت چپ= اجرای این تکنیک با دو بند انگشت دوم دست چپ انجام می‌شود و حرکت دست از مچ شروع می‌شود.
  • منفی چپ= اجرای این تکنیک با نرمه بند اول انگشت دوم دست چپ در ناحیه بالای ساز انجام شده و حرکت دست از مچ است.
  • اجرای روی چوب با دست راست.
  • اجرای جارو که با دست راست انجام می‌شود.
  • اجرای روی چوب که با دست چپ انجام می‌شود.
  • اجرای تکنیک زیر دهنه تنبک که با دست راست انجام می‌شود.
  • اجرای تکنیک بشکن شماره دو توسط دست راست که زیر دهنه تنبک انجام می‌گیرد.
  • اجرای تکنیک بشکن با انگشت اول دست چپ
  • اجرای تکنیک بشکن با دست چپ انگشت دوم
  • اجرای تکنیک بشکن با دست چپ، انگشت سوم
  • اجرای تکنیک بشکن با دست چپ، انگشت چهارم
  • اجرای تکنیک انگشت چهارم از روی انگشت سوم
  • اجرای تکنیک سر دادن شصت روی ساز و حرکت مثبت به سمت منفی
  •  اجرای بشکن با دست راست انگشت انگشت اول

ریزها

  • ریز گلیساندوی منفی به طرف مثبت
  • ریز گلیساندوی مثبت به طرف منفی
  • ریز منفی در مثبت
  • ریز مثبت در منفی
  • ریز منفی
  • ریز مثبت
  • ریز پر یا نه انگشتی
  • ریز جفتی
  • ریز گلیساندو یکی از تکنیک‌هایی است که توسط آقای بهمن رجبی اجرا شد.

خلاصه اینکه تکنیک‌هایی که برای تنبک نوازی اساسی هستند و بدون شک به آن‌ها نیاز پیدا خواهید کرد را به زبانی ساده و معمول خدمت شما بیان نمودیم و نکاتی که برای یادگیری بهتر شما مفید است و در امر آموزش به شما کمک می‌کند را در قالب عکس در متن جای دادیم، امیدواریم که این مطالب مورد استفاده شما دوستان قرار گرفته باشد.

منبع: سایت گوش نوازان / دانلود پکیج آموزش تنبک نوازی مبتدی بصورت تصویری و آنلاین


پکیج فیلم آموزش ویولن از مبتدی تا پیشرفته - از صفر تا صد

ویولن یکی از محبوب ترین و پرطرفدارترین سازها برای آموزش است. این ساز با وجود ظاهر کوچکش، تاثیر بسیاری بر موسیقی در طول سالیان داشته است و قطعات بسیاری برای این ساز چه در اجراهای گروهی و چه برای اجرای سولو نوشته شده است که بسیار از آنها هم بسیار مشهور شده اند. بطور کلی ساز ویلون هم برای اجراهای سولو و هم برای هم نوازی با سایر سازها در ارکستر، سازی بسیار پر اهمیت است.

ساز ویولن در دسته بندی سازهای زهی - آرشه ای قرار می گیرد و محل تولد آن نیز کشور ایتالیا است. از مشهورترین نوازندگان ساز نیز می توان به آنتونیو ویوالدی و نیکولا پاگونینی اشاره کرد.

خانواده ویولون

خانواده ی ویولون ها شامل سه ساز ویولون، ویولا، و ویولون سل است، که هرکدام در منطقه ی زیر، میانی و بم صدا می دهند. اما ساز کنترباس در دسته بندی خانواده ی ویلون قرار نمی گیرد که از شانه های شیبدار این ساز مشخص است.

درباره ساز ویولن

برای نواختن ساز ویولن، معمولا آن را روی شانه چپ قرار داده و با دست راست و به وسیله ی آرشه آن را می نوازند، البته نوازندگان چپ دست در نحوه ی نواختن ساز و حتی تهیه ی نوع ساز تفاوت هایی با سایر نوازندگان دارند. آنچه که ساز ویولن را به سازی جهانی و بین المللی تبدیل می کند، انعطاف پذیری بالا و قابلیت سازگاری با موسیقی فرهنگ ها و قوم های مختلف است.

تاریخچه ی ویلون

ویولون یک ساز بسیار ظریف و فرنگی است که از کنار هم قرار گرفتن 58 قطعه مختلف ساخته می شود، این قطعات به شکلی بسیار ظریف و دقیق کنار هم قرار می گیرند و در مجموع وزنی حدود 400 گرم دارند. اولین حضور این ساز مربوط به قرن نهم میلادی می شود و طبق عقیده ی بسیاری از عالمان عرصه ی موسیقی، ویولن نمونه ی کامل شده ی  ساز رباب است. رباب سازی بود که زمانی که به اروپا رسید، تغییراتی بر آن شکل گرفت و نام آن به ربک تغییر یافت. عده ای معتقدند ساز رباب ریشه در کشورهای عربی داشته است و نمونه های اولیه ی این ساز دارای سوراخ هایی بر روی ساز بوده است که به مرور زمان این سوراخ ها از روی ساز حذف شدند. همچنین نمونه ی اولیه ی این ساز دارای سه سیم بوده است. ساز تکمیل شده و به روز شده از قرن یازدهم به بعد و در اروپا رواج داشته است.

بسیاری از مورخان بر این باور هستند که تاریخچه ی ویولن امروزی به این شکل است که اوایل قرن شانزدهم در نواحی شمالی ایتالیا پیدا شد. این ناحیه از ایتالیا در قرن های آتی نیز سنت ساختن ساز ویولن را حفظ کرد. معمولا چوب افرا برای ساختن این ساز در نزد سازندگان بسیار محبوب بود و امروز هم از این چوب برای ساخت ویولن استفاده می شود. این چوب در نواحی لومباردی به فراوانی یافت می شد.

شهر برسیا که در دامنه ی کوه های آلپ قرار دارد، اولین شهری بود که در زمینه ی ساخت ویولن به مهارت کامل و عالی رسید. در فوریه ی سال 1539 بود که هنرمند برجسته ای به نام آندره آ آماتی که استاد تمام در زمینه ی سازندگی ویولن بود، یک خانه را اجاره کرد (و بعدها خرید) و آن را به ورکشاپ آموزشی در کرمونا تبدیل کرد.

این خانه تا دویست سال آینده تحت مالکیت اعضای خانواده ی او و نوادگانش بود و به یکی از برجسته ترین ورکشاپ های سازی در اروپا تبدیل شد.

نخستین سازنده ی ساز ویولن شخصی ایتالیایی به نام گاسپارو برتولتی بوده است که عده ای او را مخترع این ساز می دانند. یکی از شاگردان برتولتی، آندره آماتی بود که خود سازنده و نوازنده ی معروف ویولن بود و از شاگردان معروف وی می توان از آنتونیو استرادیواری نام برد که جزو بهترین سازنده های ویولن در دنیا محسوب می شود.

از آن زمان تا امروز هنوز فردی در دنیا پیدا نشده که بتواند هنر استرادیواری را کامل کند، یا حتی در ساخت ویولن هم سطح او بوده و بتواند سازی به زیبایی یا خوش صدایی سازهای وی بسازد. سازهای استرادیواریوس از نظر ظاهری به جلوه ی خورشید بر روی ابریشم تشبیه می شدند و از حیث نرمی و لطافت نیز به تابش خورشید بر روی پوستی ابریشمین شبیه بوده اند.

ویولن ایرانی یا ویولن خارجی

بسیاری از افراد علاقمند به یادگیری ویولن، تمایل به یادگیری نواختن آهنگ های ایرانی با ویولن دارند. اما لازم به ذکر است برای شروع به یادگیری هر سازی  باید ابتدا به روش اصلی نواختن اقدام به یادگیری کنید. ویولون نیز سازی غربی و غیر ایرانی است، بنابراین شیوه ی اصلی نواختن آن نیز شیوه یا متد آموزش غربی است.

برای شروع با سبک کلاسیک آغاز به یادگیری کنید. از طرفی برای ایرانی نواختن، به موسیقی ایرانی گوش دهید تا گوشتان کامل با موسیقی ایرانی آشنا شود. برای درست نواختن موسیقی ایرانی، ردیف های ویولن ایرانی را یکبار بطور کامل یاد بگیرید.

برای شروع به یادگیری ویولن چقدر تمرین کافی است؟

بخاطر داشته باشید که با تکرار یادگیری شکل میگیرد. با تمرین مداوم و وقت کافی، با هر مقدار سن کم یا زیاد، قادر به یادگیری ساز ویولون و نواختن آن به شکلی گوش نواز خواهید بود. شرط اول برای یادگیری نواختن هر سازی علاقه، و سپس پشتکار و مداومت، حوصله و برنامه ریزی برای تمرینات منظم است.

اگر تصمیم دارید شروع به یادگیری این ساز (یا هر ساز دیگری) بکنید، در نظر بگیرید که برای رسیدن به نتیجه ی دلخواهتان باید برای تمرین وقت اختصاص بدهید. پیشنهاد اکثر مدرسان موسیقی حداقل یک ساعت در روز تمرین متمرکز بر روی ساز برای شروع راه و در مقاطعی بیشتر از این مقدار است.

چه سنی برای یادگیری نواختن ویولون مناسب است؟

توانایی های انسان آنقدر فوق العاده است که در هر سنی امکان یادگیری و استفاده از هر مهارتی را خواهد داشت، موسیقی نیز در هر سنی قابل یادگیری است و به میزان علاقه مندی فرد بستگی دارد. با این وجود یاد گرفتن ویولن در سنین مختلف ویژگی های متفاوتی خواهد داشت. برای نمونه:

برای افراد بالای 30 سال به خاطر بلوغ مغز در تحلیل چرایی موضوعات و فهم آسان آموزش های اساتید، آموختن ساز ممکن است و می توانند به راحتی، اما با کمی تمرین بیشتر ساز مورد علاقه ی خود را یاد بگیرند.

در رده ی سنی 18 تا 30 سال نیز به دلیل شور و هیجان بالا و عشق به موسیقی و ساز، معمولا انگیزه ی هنرجویان بسیار بالاست و باتوجه به انرژی بالای خود می توانند شروع به یادگیری کرده و پیش بروند.

اما مطمئنا بهترین رده ی سنی برای شروع یادگیری موسیقی سنین 7 تا 18 سالگی است. با وجود اینکه در این رده ی سنی قدرت تحلیل و پردازش مغز هنوز کامل نشده و به بلوغ نرسیده است، اما توانایی فرا گرفتن و انعطاف پذیری ذهن، بسیار به هنرجو کمک می کند که بتواند از طریق آموزش درست و برنامه ریزی و تمرین مرتب به نتیجه ای عالی برسد.

بخش های مختلف ساز ویولون

قسمت های ساز ویولن عبارتند از :

آرشه

یا کمان ترکه ای چوبی است که رشته های مویی دم اسب، در طول آن کشیده شده است و به دو سر آن ثابت شده است.

تنه

جعبه ای که مابین تخته ی روئی و تخته ی زیرین و جداره های طرفی محصور شده است.

دسته یا گردان

در واقع دنباله ی چوب آبنوس تکیه سیم هاست که محل انگشت گذاری نوازنده در قسمت بالای آن قرار دارد. نوازنده ی ویولن قادر است ، در تمام طول چوب آبنوس انگشت گذاری کند ، انتهای دسته به جعبه ی کوچکی ختم می شود که سیم ها در درون آن به دور گوشی های کوک پیچیده می شوند.

خرک

بین سیم ها و طبله ی ویولن قرار گرفته و فشار سیم ها آن را عمود نگه می دارد. نقش خرک ان است که ارتعاش سیم ها را به طبله و به جعبه ی ویولن منتقل می کندو نیز در داخل جعبه میله ای چوبی تقریبا زیر خرک ، اندکی بلند تر از جدار طرفی قرار داده شده که شکل گرده ماهی ، طبله و زیره را حفظ می کند.

گریف

از آبنوس ساخته شده است و در طول گردن ویولن چسپیده است و تا میانه ی جعبه ی ساز ادامه دارد . گریف جایی است که نوازنده با انگشت خود سیم را به آن می چسباند و به این ترتیب طول سیم را کوتاه می کند و نت های مختلف را می نوازد. تا آخر تنه ی ویولن کشیده شده است. با زهی از جنس روده یا پلاستیک به دکمه ای که در قسمت پایین جدار تعبیه شده بند می شود.

سیم ها

سیم ها از جعبه ی کوچک سر ساز آغاز شده در طول چوب آبنوس ، تکیه گاه سیم ها ادامه یافته 7 از روی خرک عبور کرده و در سیم گیر مهار می شود . سیم های ویولن قبلا از روده ی گوسفند «زه» ساخته می شد. امروزه در سیم های بم تر ، روی روده سیم فلزی نازکی می پیچند و در سیم های زیر تر از مفتول فلزی تنها استفاده می شود.

سیم گیر

از آبنوس ساخته شده است و در فاصله ی اندکی با خرکنقش

روش صحیح نگه داشتن ویولون و آرشه

برای درست نگه داشتن ویولون به نکات زیر توجه کنید:

  • ویولن را باید به شکل افقی و موازی با زمین نگه داشته و باید زاویه ی اندکی به سمت چپ داشته باشد.
  • ویولن را روی ترقوه سمت چپ خود قراردهید و با استفاده از سمت چپ چانه تعادل ویولون را حفظ کنید.
  • می توانید از شانه ی خود برای نگه داشتن ویولون استفاده کنید. بسیاری از ویولونیست‌ها از این روش استفاده کرده و از شانه خود بعنوان تکیه‌گاه استفاده می‌کنند.

نکات مربوط به دست چپ:

  • آرنج شما دقیقا باید زیر مرکز ویولن قرار بگیرد.

  • مچ دست خود را باید اندکی خم کنید.
  • از مچ دست بعنوان تکیه‌گاه گلویی (گردن) ویولن استفاده نکنید
  • انگشت شصت باید روبروی انگشت دوم یا سوم دست باشد.
  • بین انگشت شصت و انگشت اشاره باید یک فضای منحنی خالی وجود داشته‌باشد (انگشت شصت و اشاره باید حالت C به خود بگیرند).

ژست صحیح

هنگام ایستادن، شانه خود را صاف نگه‌دارید و در زانوهایتان احساس راحتی‌کنید. برخی ویولونیست‌ها ترجیح می‌دهند اندکی پای چپ خود را جلوتر قراردهند.

برای نشستن، یک صندلی سفت و محکم را انتخاب کنید تا هنگام بلندشدن، راحت‌تر بلندشوید(بهتر است از صندلی نرم استفاده نکنید). برخی ویولونیست‌ها هنگام نشستن روی صندلی اندکی پای چپ را خود جلو می‌اندازند.

نحوه ی نگه داشتن کمان

  • دستتان را شل‌کنید، مچ دست چپ خود را به آرامی بچرخانید و انگشتان خود را در یک موقعیت مناسب قراردهید.
  • نوک انگشت شصت باید نقطه اتصال قورباغه‌ای را لمس‌کند
  • انگشتان را به آرامی در بالای کمان ویولن، خم‌کنید
  • انگشت وسط باید روبروی انگشت شصت قرار بگیرد

منبع: سایت گوشنوازان / پکیج فیلم آموزش ویولن از مبتدی تا پیشرفته - از صفر تا صد


دانلود پکیج آموزش سه تار زدن از صفر تا صد بصورت مجازی و تصویری

سه تار یکی از سازهای موسیقی سنتی ایرانی است که در دسته بندی سازهای زهی و مضرابی قرار میگیرد. سه تار در زمان های کهن در خانواده تنبور و دو تار بوده ولی در حال حاضر این ساز بیشتر شبیه تار میباشد. اولین نمونه های یافت شده از این ساز مربوط به سال 1200 هجری قمری میباشد. البته در آثار سفالی پیدا شده در شوش که قدمت آنها به دو هزار سال قبل از میلاد برمیگردد (حدود چهار هزار سال پیش) نیز، نشانه هایی از وجود سازی از خانواده ی سه تار پیدا شده است.

سه تار جزو سازهای ملی ایران و متعلق به فرهنگ عمومی ایران است و نه سازی قومی. در گذشته این ساز بیشتر بین افراد طبقه ی مرفه و اشراف و اعیان رایج بوده است، اما در دوره ی قاجار، میرزا عبدالله فراهانی که از اساتید چیره دست موسیقی محسوب میشود، شروع به آموزش سه تار به عموم مردم کرده و آن را به سازی متداول بین همه ی اقشار تبدیل کرد.

تاریخچه سه تار

قدیمی ترین تصویر مربوط به سه تار به یکی از نقاشی های دیوار یکی از مقابر مصری تعلق دارد که مربوط به سال های 1411 تا 1420 ق م میباشد. در این تصویر، سازی شبیه به سه تار به همراه نوازنده نقاشی شده است. با وجود اینکه ساز درون نقاشی شبیه به سه تار است اما باید به این نکته توجه کرد که همه ی سازهای زخمه ای ساختاری شبیه به هم دارند و از یک کاسه، یک دسته و تارهایی که از ابتدای دسته تا انتهای کاسه کشیده شده اند، تشکیل شده اند. این نوع از سازها انواع بسیار متفاوتی دارند و با تغییراتی در شکل و اندازه ی کاسه، دسته یا تعداد سیم ها،  تبدیل به سازی متفاوت با نامی متفاوت در نقطه ای از دنیا می شوند. با کنار گذاشتن تصاویر به جا مانده از سازهایی شبیه به سه تار در تمدن ها و سرزمین های مختلف، و محدود کردن تصاویر، به تصاویر یافت شده در ایران، به یک تابلوی مینیاتوری فوق العاده زیبا می رسیم که صحنه ی اعدام ضحاک را به تصویر کشیده است. این تصویر که در شاهنامه بایسنقری کشیده شده است یک سه تار را در تصویر نشان می دهد که نوازنده ای درحال نواختن آن است. ساز تصویر شده در این مینیاتور بسیار زیبا و با همه ی جزئیات کشیده شده است. کاسه ی این سه تار کمی از سه تار امروزی بزرگتر است و دارای سه سیم است.

سه تار در خیلی از مینیاتورهای کشیده شده در دوران صفویه نقاشی شده است، برای مثال مینیاتور مجلس پذیرایی خاقان از اسکندر اثر سلطان محمد، در این مینیاتور تعداد کوک های سه تار در تصویر، نشان میدهد که این سه تار سه سیم دارد.

یا در تصویر دیگری اثر رضا عباسی که امروز در موزه ی هرمیتاژ لنینگراد قرار دارد، سه تاری با کاسه ی ترکی و با ترک هایی از چوب سیاه و ترکهای سفید باریک که احتمالا از جنس استخوان هستند، نقاشی شده است. سه تار های متعدد و متنوعی در مینیاتورهای مختلف هنرمندان دوره ی صفویه تصویر شده اند. بنابراین ساز سه تار پیش و در طول دوره ی صفویه در ایران وجود داشته است، این ساز بیشتر نزد عارفان و سالکان و همینطور در سماع درویشان رواج داشته است.

یکی از قدیمی ترین سه تارهایی که دیده شده، سه تاری است که متعلق به ناصرالدین شاه قاجار بوده است و برحسب اتفاق به احمد عبادی رسیده است. ماجرای این سه تار اینگونه بوده است که پس از اینکه ناصرالدین شاه سه تار خود را به کسی می بخشد، فرزند آن شخص برای آموختن سه تار به شاگردی میرزا عبدالله ( پدر احمد عبادی) میرود. پس از چند سال بعد از اینکه سه تار نوازی احمد عبادی، پسر استاد خودش، در رادیو را میشنود، ساز ناصرالدین شاه را به او هدیه میکند.

ساز سه تار بخاطر اینکه در ظاهر نواختنش آسان بنظر می آید، عموما تبدیل به ساز دوم نوازندگان، علی الخصوص نوازندگان تار شده است. به همین دلیل تکنیک های درست نوازندگی این ساز و روش درست مضراب زدن بطور کامل مورد بررسی و مطالعه قرار نگرفته است.

همه ی سازها در طول زمان تکامل می یابند و هم ویژگی های فیزیکی ساز و هم روش های نواختن آن با گذشت زمان تغییر کرده و بهبود می یابد. این بهبودها نفر به نفر و نسل به نسل منتقل شده و باعث میشود، شیوه های نوازندگی، شکل ظاهری، چگونگی نواختن با مضراب، جزئیات کنده کاری و سایر موارد، ذره ذره تغییر و پیشرفت کنند. در واقع این تلاش و نبوغ تک تک نوازندگان و موسیقی دانان در طول تاریخ است که موجب میشود سازی زنده بماند و در طول زمان از نقص ها و اضافات آن کم شده و بر کارایی و نقاط قوت آن اضافه شود.

پس از در دسترس قرار گرفتن امکانات ضبط صدا در ایران در ابتدای قرن بیستم، مجموعه ای از موسیقی ایرانی در صفحه های گرامافون ضبط شد. اما به دلیل کیفیت پایین میکروفون ها و ضبط صدا بدون استفاده از برق، صدای سه تار در این مجموعه ی موسیقی ایرانی ضبط و ثبت نشد و این اتفاق از ضربه های بزرگی بود که به آینده ی ساز اصیل و مستقلی مانند سه تار وارد شد. در این مجموعه ی ضبط شده استادان بی نظیر تار و سه تار نوازی، میرزا عبدالله فراهانی و شاگرد بی مثال او غلامحسین درویش خان، تنها به نواختن ساز تار اکتفا کرده و به همین دلیل، نمونه ی ضبط شده ای از سه تار نوازی در دوران قدیم وجود ندارد تا موسیقی دانان و سه تار نوازان امروزی بتوانند آن را بررسی یا از روی آن الگوبرداری کنند.

حتما بخوانید: برای دیدن آموزش نت خوانی سه تار به مطلب "آموزش نحوه نت خوانی سه تار بصورت تصویری" مراجعه فرمایید.

چرا سه تار چهار سیم دارد

احتمالا شما نیز این سوال را از خود پرسیده اید که چرا ساز سه تار چهار سیم دارد؟ سیم چهارم به مرور زمان به این ساز اضافه شده است. به نقل از بسیاری منابع معتبر، ابوالحسن صبا روایت کرده است که درویشی با نام "مشتاق علیشاه کرمانی" نخستین بار سیم چهارم را به ساختار سه تار اضافه کرد. به همین دلیل است که سه تار نوازان سیم چهارم را "سیم مشتاق" مینامند. افزودن سیم چهارم به سه تار توانست توانایی های نوازندگی با این ساز را گسترش و بهبود ببخشد و این ساز را بیشتر رواج دهد. نکته ی قابل توجه این است که سیم اضافه شده اگرچه چهارمین سیم از نظر زمانی است، اما در شمارش سیم ها از پایین به بالا سیم سوم خواهد بود. سیم سوم و چهارم در کنار هم و نزدیک به هم قرار گرفته اند و همزمان باهم نواخته میشوند، مجموعه ی این دو سیم با هم را سیم "بم" میگویند.

بخش های مختلف ساز سه تار

بطور کلی میتوان سه تار را شامل سه بخش کاسه، دسته و پنجه دانست. و در بخش بندی دقیق تر میتوان ساز را به قسمت های زیر تقسیم کرد:

کاسه طنینی سه تار

کاسه یکی از اجزای اصلی سه تار است که فرمی شبیه به گلابی و چوبی دارد. یک صفحه ی چوبی روی دهنه ی این کاسه قرار می گیرد. کاسه ی سه تار ممکن است از چوب یک تکه باشد، یا از کنار هم قرار دادن ترکه های چوبی بسیار نازک ساخته شود، در این حالت ممکن است برای زیبایی بیشتر از استخوان یا صدف نیز در کنار چوب استفاده شود. سه تار کاسه ای شبیه به تنبور یا عود دارد با  این تفاوت که کاسه اش کمی کوچکتر است و عموما از چوب درخت توت ساخته میشود.

صفحه رو

صفحه رو، صفحه ای از جنس چوب است که روی سکاسه قرار می گیرد و با سوراخ های کوچکی که بر روی آن تعبیه میشود، صدا از کاسه ی طنینی خارج می شود.

خرک سه تار

خرک برای جدا نگهداشتن سیم های سه تار از یکدیگر طراحی شده است. جنس آن از چوب است و اندازه ی حدودی آن 4 سانتی متر به ارتفاع 7 میلی متر است. سطحی که روی صفحه قرار می گیرد، صاف و قسمت رویی آن شیارهایی دارد که سیم از داخل آنها عبور میکند.

دسته سه تار

دسته ی سه تار یک لوله ی چوبی توپر است با قطر حدودی 2/5 سانت و طولی بین 40 تا 50 سانتی متر. دسته ی سه تار از یک سمت به انتهای کاسه متصل است و از سمت دیگر به سرپنجه اتصال دارد. روی آن مسطح، و قسمت پشت آن حالت کروی دارد و پرده ها روی آن بسته می شوند.

پرده ی سه تار

پرده ها نقش تقسیم بندی فواصل موسیقایی بر روی دسته را به عهده دارند. آنها نخ های نازکی از جنس ابریشم یا روده ی حیوانات هستند که بر روی عرض دسته ی تار سه لا و چهارلا بسته می شوند.

تعداد این پرده ها در سه تار 26 تا است. یکی از این پرده ها قبل از شیطانک بسته می شود و فاصله ای که با شیطانک دارد روی صدای سه تار موثر خواهد بود. امروزه، باتوجه به تلاش های استادان ساخت سه تار از جمله استاد محمدرضا ژاله، از پرده هایی با جنس نایلون میتوان استفاده کرد، که کمک زیادی به نوازندگان میکند، زیرا این جنس، باعث می شود حرکت دست نوازنده بر روی دسته ی سه تار آسان تر شود، و همچنین تکنیک ویبره یا لرزش با دست چپ را ساده تر می کند و هیچ تاثیری بر صدای سه تار نیز ندارد.

شیطانک

قسمتی که بین بخش اصلی دسته و پنجه ی سه تار قرار دارد، شیطانک گفته می شود. جنس شیطانک از استخوان یا پلاستیک است و نقش آن مجزا کردن و هدایت سیم ها در بالای دست است.

سرپنجه سه تار

به قسمت بالای دسته ی سه تار سرپنجه گفته می شود. این قسمت که از جنس چوب است، دارای 4 گوشی در دو سمت خود می باشد. در بعضی مواقع داخل سرپنجه را به سمت بیرون خالی میکنند و سیم ها را مانند سیم های تار می بندند، در بعضی موارد نیز سرپنجه را در ادامه ی دسته و در همان راستا می سازند و سیم ها را دور گوشی ها و به سمت بیرون سرپنجه می بندند.

سیم گیر

یکی دیگر از قسمت های سه تار، سیم گیر است که در قسمت پایین کاسه ی سه تار قرار دارد و  از جنس استخوان است. گره سیم های سه تار روی شیارهای سیم گیر می افتد.

تعداد و جنس سیم های تار

سه تار 4 سیم از جنس فلز با ضخامت های مختلف دارد. این ساز در گذشته سه سیم داشته است و با گذشت زمان مشتاق علیشاه سیم چهارم را اضافه نموده و به همین دلیل، به این سیم، سیم مشتاق نیز می گویند. سیم یکم یا سیم سفید سه تار از جنس فولاد، سیم دوم یا سیم زرد از جنس برنز، سیم سوم یا سیم مشتاق از جنس سیم اول و به اندازه ی سیم اول است، و سیم چهارم هم زرد رنگ و ضخیم تر از سایر سیم هاست.

گوشی

گوشی ها در کنار سرپنجه قرار دارند و سیم ها از یک سمت به سیم گیر و از سمت دیگر به گوشی ها متصل هستند. گوشی ها برای کوک کردن ساز به کار می روند و با پیچاندن آنها ساز سه تار کوک می شود.

حتما بخوانید: برای یادگیری "روش مضراب زدن سه تار و نگه داشتن دست راست" کلیک کنید.

 منبع : سایت گوش نوازان / آموزش نحوه نت خوانی سه تار بصورت تصویری